کار شیطان این است که مغالطه میکند؛ این اقسام معروف مغالطههای منطق در اثر دسیسه شیطان است. هیچجا مغالطه پدید نمیآید، مگر به شیطنت شیطان و هیچ جا علم صائب و صحیح به دست نمیآید، مگر به الهام فرشتگان! معلم، خداست و مدبرات الهی به فرمان خدا علم ناب را اهدا میکنند.
شیطان گاهی هم در هویت و انسانشناسی مغالطه میکند که دیگر از منطق ساخته نیست. گوشهای از این کار را اخلاق بهعهده میگیرد و والاتر از او را علوم برتر از اخلاق. آن مغالطات هویتی آن است که شیطان، دیگری را به جای ما مینشاند و ما را از جایگاه اصلی ما تبعید میکند؛ بعد به ما میفهماند آن بیگانهای که به جای شما نشاندهام، شمایید!
این مغالطه در هویت، کار آسانی نیست. اینکه به ما گفتهاند همیشه به فکر خویشتن باشید، خود را مراقبت کنید، محاسب خود باشید، مراقب خود باشید؛ «یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلِیکُمْ اَنفُسَکُمْ»(1) برای همین است. که بیگانه، یعنی شیطان شستوشوی مغزی میدهد و دیگری را به جای ما مینشاند و میگوید: تو اینی! انسان یعنی این، فلان شخص یعنی این.
این کار از علوم قرآنی و مانند آن ساخته است که مغالطه هویت را تشخیص بدهد لذا بزرگانی که در این رشته کوشیدهاند، به ما گفتهاند برخیها «لیله القبرند»، برخیها «لیله القدر». آن دلها که ظرف معارف قرآن است، لیلهالقدر است؛ آن دلها که اندیشههای مرده از یک سو و انگیزههای مرده از سوی دیگر در آن میریزد، آن لیلهالقبر است و نه لیلهالقدر! کسی که فکر زنده در او ظهور ندارد، تصمیم زنده در او ظهور ندارد، عزم و اراده زنده در او ظهور ندارد، هر چه در او جا میگیرد، یا اندیشههای مادی است که مرده است یا انگیزههای دنیایی است که مرده است؛ چنین انسانی «لیله القبر» است و نه «لیله القدر»!
تو لیله القبری برو تا لیله القدری شوی
چون قدر مَر ارواح را کاشانه شو، کاشانه شو
آنچه به طبیعت برمیگردد، مرده است. آنچه به اوصاف رذیله بر میگردد، جسد سرد دارد؛ به اختلاف و کینه و عداوت و حرص و آز و فرومایگی و مانند آن برمیگردد، مرده است. اگر کسی در جان او اندیشههای مرده دستهبندی شد و در دل او انگیزههای مرده تعبیه شد،؛ چنین انسانی درون خود قبر دارد، و نه قدر!
و اگر کسی دارای اندیشههای زنده بود در بخش جزم علمی و دارای انگیزههای زنده بود در بخش عزم عملی، هم در بحثهای علمی مطالب زنده را میفهمد، هم در مسائل عملی عزم و اراده زنده در جانش ظهور میکند؛ چنین انسانی لیلهالقدر است.
(1) سوره مائده/ آیه 105